تولد یکسالگی حلما
جشن تولد تمام وجودم تنها بهانه زندگیم ...گل قشنگم..دخترک زیبا و همیشه خندونم حلمای نازم در اولین سالروز خود در تاریخ اول فروردین 1394 در اولین روز ورود به بهار زیبای طبیعت ساعت 6 غروب برگزارشد تولدی با تم زنبوری با حضور یک فرشته ناز ومهربون که مامان اعظم و بابا حمید عاشقشن .......
دخترک نازم امیدوارم جشن 120 سالگیت بشه حلمای نازم این وبدون که این روز یکی از قشنگترین روزا ئاسه من وبابا حمیدت بوده واین روز و هیچ وقت فراموش نمیکنیم عزیزکم عاشقانه دوست دارم حلمای نازم.
حلمای عزیزم ارزو میکنم همیشه تنت سالم باشه سرحال باشی وخوشحال مثل همیشه خندون نمیدونی تواین یکسال چه روزای خوبی با هم داشتیم دخترکم واقعا بابت این که خدا شما رو به من داده روزی هزاربار شکرش میکنم از بس که خوبی خیلی زود یکساله شدی حلمای نازم روز به روز داری بزرگ میشی وشیرین تر ومنم خدا رو شکر میکنم که منو لایق مادر بودن عروسکی چون شما دونسته خیلی خوشحالم که فرشته ای مثل شما رو دارم عزیزم عاشقتم حلمای مامان
وسابل تهیه شده تولد حلما گلی
کارت دعوت زنبوری که خاله مرجان دوست عزیز مامان اعظم زحمتشو کشید واسمون طراحی کرد
ریسه هپی و ریسه عکس دوازده ماه حلما گلی
جعبه دستمال کاغذی زنبوری حلما گلی
کلاه تولد حلما وپسر عموهاش محمد و اتمین کوچولو که کلاه مهمان محصول مشترک من وبابا حمید بود
ساعت تولد حلما گلی که صبح روز اول فروردین 1393 رو نشون میده
وحالا جشن تولد حلما گلی به روایت دوربین بابا
فرشته کوچولوی من بعد از حموم تولدش
وحالا فرشته کوچولوی من تولباس عروس نازش انشا... لباس عروسیت
اینم از لباس تولد زنبور کوچولو
عکسای پدر ودختری قبل از برگزاری مراسم تولد
دختر نازم قبل از اومدن مهمونا اول لباس عروست وتنت کردیم به درخواست بابا حمید که عاشق لباسته اخه مثل فرشته ها میشی وقتی میپوشی بعد یه چند تایی عکس انداختیم با هم مهمونا ساعت شش نیم بود یکی یکی اومدن تقریبا ساعت هفت ونیم کیک و اوردیم وشما ام قبلش واسه همه کلی هنرنمایی کردی و رقصیدی مثل همیشه خیلی دختر خوبی بودی اصلا اذیت نکردی همش میرقصیدی و دست میزدی و غش غش میخندیدی ازت ممنونم بابت همکاریت عزیزم اینم نمایی از کیک زنبوریت که همونی که میخواستم شده بود
دخترک شیطون من در حال فضولی کردن وای نمیدونی به چه سختی ازت عکس انداختیم همش دوست داشتی یا به کیک دست بزنی یا فشفشه ها رو بذاری تودهنت باهزار زحمت همین چند تا خوب دراومد
حلما گلی با پسرعموهاش
حلما با مامان اعظم وباباحمید اتمین کوچولو ومحمد
اینم از عکس دسته جمعی وخاطره انگیز با مهمونای عزیزمون تو جشن تولد حلما گلی
میز شام تولد حلما گلی که شامل سالاد ماکارونی وسالاد الویه وسالاد فصل
دسر زعفرونی و زله پاستیل به همراه غذای اصلی کباب کوبیده که بابا احمد عزیز زحمت درست کردنشو کشید
تقویم زنبوری سال 1394 که به عنوان گیفت به مهمونای عزیزمون دادیم
برگه یاگاری که مهمونای عزیزواسه حلما گلی یادگاری نوشتن که پر از حرفای قشنگه
میریم به قسمت قشنگ کادوها که مهمونای عزیز زحمت کشیدن کادوهای تولدت عزیزم نقدی بود فقط عمو داریوش زحمت کشیده بود واست یه لباس خوشگل خریده بود که عکسشو میذارم برات
میرسیم به کادوی بابا حمید ومامان اعظم که یه النگوی خوشگل واسه حلما گلیه
واینک فلش بکی به پارسال 93/1/1بیبن مامانی چقدر کوچولو بودی این 3 روزت بود گلم
دست کوچولوی حلما تو دست بابا حمید
پارسال اول فروردین بیمارستان مادران ساعت 10 صبح که جلما گلی رو اوردن پیش مامانیش این عکس و بابا حمید همون لحظه از دستای کوچولوی دخنرم با دستبدش گرفت یادش به خیر
عزیز دل مامان حلمای نازم امیدوارم از تو این یکسال تونسته باشم مامان خوبی واست باشم و واست کم نذاشته باشم منو ببخش عزیزم اگه واست کم گذاشتم انشا.. تولد 120 سالگیتو با بچه ها نوه هات برگزار کنی و یادی از من و بابایی ام کنی امیدوارم همیشه خوبی برات به جا بذاریم عزیزم تولدت مبارک عزیزم
دوست دارم خیلی زیاد