حلما وکریرش
حلمای ناز مامانی از وقتی دیگه بزرگتر شدی دیگه من کریرت و جمع کرده بودم گذاشته بودم بالای کمدت یه روز گفتم بذار بیارم پایین شما باهاش عروسکاتو بخوابونی بازی کنی اخه عروسکاتو میذاری روپاهات تکون میدی مثلا بخوابونی تازه براشون لالاام میگی نمیدونی چقدر ذوق میکنم وقتی این صحنه هارو میبینم کریر و اوردم پایین مامانی دیگه کارت شده بود با کریر بازی کردن یا خودت با عروسکت میرفتی مینشستی توش میگفتی ما تکونت بدیم یه کوچولو تکونت نمیدادیم صدات درمیومد یا اینکه شبا میگفتی من وبذارید بشینم توش لالا کنم حتما ام باید تکونت میدادیم عکساشو برات میذارم ببین چقدر ناز داری با بابا قوریت بازی میکنی اینجا داشتی همزمان اهنگ مورد علاقت فینگیلی جینگیلی رو نگاه میکردی عزیزم
ببین عسلم چقدر ناز خوابیدی تو کریرت
قربون خواب نازت بشم من خیلی دوست دارم حلمای من
همیشه خوب بخوابی و خوابای خوب ببینی دختر خوشگلم