حلما هستی مامانحلما هستی مامان، تا این لحظه: 10 سال و 30 روز سن داره

حلمای مهربونم

مدلهای خوابیدن حلمای نازم

اون روزا که تازه به دنیا اومده بودی دخترم همش خواب بودی ماام مجبور بودیم از حالتای مخنلف خوابت عکس بندازیم عزیزم شما ازهمون اولشم دختر خیلی خوبی بودی اصلا مامانی واذیت نکردی خیلی اروم بودی                                                              تو این عکس تازه ازحموم اومدی روسریت وسرت کردم سرما نخوری عزیزم مثل فرشته ها شدی ...
20 بهمن 1393

عکسهای نوزادی

دختر خوشگل مامان من وبلاگ شما رو وقتی که شما تقریبا 9ماهت بود درست کردم تا قشنکترین لحظه های دوران شیرین کودکیت و برات ثبت کنم تاوقتی بزرگ شدی ازدیدنش لذت ببری عزیزم الانم چند تااز عکسای قشنگ نوزادیتو برات میذرم گلم عاشقتم مامانی                                                   عزیزم تو این عکس تازه 2 ساعت بود پا به این دنیا گذاشتی اولین عکست بود عزیزم                           &n...
20 بهمن 1393

کلاغ پر

دختر عزیزم حلمای ناز مامان شما امروز دل من وبابایی و حسابی بردی من وشما خیلی وقت بود باهم کلاغ پر بازی میکردیم اما امروز شما وقتی داشتیم باهم بازی میکردیم وقتی من میگفتم کلاغ شما ادامشو میگفتی به پر گفتی در من وبابایی کلی ذوق کردیم به خاطر این کارت تازه مامان گلی بهت لی لی حوضک یاد داده هر وقت بهت میگم لی لی حوضک کف دستت وباز میکنی انگشتت میذاری رو کف دستت دختر باهوشم قربون اون هوشت برم حیفم اومد امروز و این حرکت قشنگتو تو وبلاگت ثبت نکنم عزیزم 
20 بهمن 1393

سومین دندان

دختر نازم دیروز در حالی که داشتی با بابایی بازی میکردی و میخندیدی بابایی یک لحظه متوجه یه سفیدی رو لثه بالاییت شد به من گفت و اومدم دیدم بله دختر گلم به غیر از دوتا دندون پایین یه دندون ازبالا داره درمیاره دخترم رویش سومین دندونت مبارک دوست دارم حلما گلی من
11 بهمن 1393

حلما و گل سر مامانیش

دختر خوشگل مامان شما چند وقت که وقتی صبحا از خواب بیدار میشیم  وقتی مامانی میخواد موهاشو ببنده گل سر مامان و از رو فرش برمیداری میدی به مامانی وای نمیدونی چه ذوقی میکنم وقتی این کارو میکنی تازه بعضی وقتا گل سر ومیبری سمت موهای خودت ومن بهت میگم تو که موهات بلند نیست میخندی و گل سرو میدی به من دختر باهوشم قربون اون خنده های قشنگت برم که دل همرو میبری  بوس بوس بوس 
11 بهمن 1393

اولین رقصیدن دخترم

حلمای خوشگلم دیروز مامان گلی با عمه زهرا اومدن خونمون شب عمه زهرا برات آهنگ گذاشت وشما دستای کوچولوتو میبردی بالا ونانای میکردی عزیزم  فدات شم عزیزم که اینقدر نازی کلی برات دست زدیم شما ام همش میرقصیدی گلم
5 بهمن 1393

اولین قدم

حلمای مامانی دختر ناز مامان شما حدودا از 9 ماهگی تونستی قدم برداری چند قدم میرفتی و میفتادی ولی شما ازدیروز تونستی خودت بلند شی و راه بری عزیزم من وبابایی خیلی خوشحال شدیم و واست کلی دست زدیم شما ام میخندیدی گلم عاشق اون قدم زدنتم مامانی بوس بوس بوس
5 بهمن 1393